????????????????????

??یادداشت شماره :8

???تاریخ 22مرداد 1402

???  اعترافات یک معلم

?????حکمت این اضداد را باهم ببست
ای قصاب این گرده ران با گردن است
مولوی

?????بی مقدمه بر سر قصه خواهم شد معمولا ما معلم ها به همه شاگردان خوبمان افتخار می‌کنیم اما فراموش می‌کنیم در همان کلاسی که بهترین شاگردان را پروده ایم گاهی با رفتاری نسنجیده باعث بد بختی وتغییر مسیر یکی دیگر شده ایم .
????? به قول مولانا :

حکمت این اضداد را باهم ببست
ای قصاب این گرده ران با گردن است


این گرده ران با گردن است اگر منصف باشیم باید ناموفق ها را هم محصول رفتار ها وتدریس نا مناسب خود بدانیم .
??? من به عنوان یک معلم همچون ِآگوستین قدیس اعتراف میکنم اگر چه باعث موفقیت چند دانش آموز شدهم در سال های اول خدمتم به خاطر بی تجربگی و کم تجربگی باعث ناموفق شدن بعضی ها شده ام .
???من اعتراف میکنم روز های اول خدمت اقتدار گرا بودم و این روش را خود آگاه یا ناخود آگاه از معلمانم به ارث برده بودم .
??? یادم هست در مسیر معلمی هر روز و هر سال تجدید نظر می کردم و این بخاطر بازخورد رفتار دانش آموزان سال‌های قبل بود
????? وقتی در دهگلان تدریس میکردم جزو استثنایی ترین معلم های بودم که تنبیه بدنی نمی کردم و تلاش میکردم متفاوت عمل کنم .
??? یادم هست حتی بعضی از معلم های هم دوره خودم  هرچند بچه ها را تنبیه بدنی می کردند اما روش مرا می پسندیدند ومی گفتند ماهم از این به بعد تنبیه نمی کنیم .
????? این یادداشت را برای این نوشتم که بگویم من وهیج معلمی مقدس نیستیم  وبی خطا نبودیم
قطعا خطا های زیادی داشته ایم زیرا
در سیستمی انسانی کار کرده ایم
و جمله جمله ما چه مثبت چه منفی روس روح وروان بچه تاثیر گذاشته است .
??? من آموزش صحیح ندیده بودم که معلم دانش آموز باشم سیستم مرا معلم کتاب درسی بار ِآورده بود و سالها مطالعه خودم مرا به اینجا رساند که کاش زود تر می دانستم من معلم بچه هاهستم نه معلم کتاب های پر از نقص آموزش و پرورش
??? به نظر من یکی از بی نظیر ترین شغل ها معلمی است  چه در جامعه قدرش شناخته شود چه نشود معلم می تواند به قول هنری آدامز یک عمر اثر بگذارد او نمی داند نفوذش کجا متوقف می گردد.
????????????????????????????????????