سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هنر و خلاقیت - مهارتهای زندگی

ارسال شده در توسط محمد فایق مجیدی دهگلان
ارسال شده در توسط محمد فایق مجیدی دهگلان
ارسال شده در توسط محمد فایق مجیدی دهگلان

چگونگی ایجاد انگیزه و تحقق: یادگیری برای یادگیری

تاریخ:سه شنبه 28 آبان 1392-07:31 ب.ظ

 

گرچه عامل وراثت و محیط یا هوش و غنی سازی محیط آموزشی و بهبود روشهای تدریس تا اندازه ی زیادی در بهبود وضع آموزشی تأثیر دارد ، ولی قلب آموزش و پرورش انگیزش است .
 تا انگیزه نباشد هیچ کس هیچ چیزی را یاد نخواهد گرفت . انگیزش حالتی کلی تمایل به پیشرفت تحصیلی است و انگیزه در حالت اختصاصی نسبت به درس خاص می باشد . امروز باید با نگاهی عمیق تر و با توجه به افقهای جدید روانشناسی علایق و خواسته های دانش آموزان برای معلم بهتر شناخته شده است . امروز می دانیم هر روش تدریس تا چه اندازه در پیشبرد هدفهای ما مؤثر خواهد بود چه مزایایی داشته و چگونه می توانیم به غنی سازی تجارب کمک کنیم . معایب هر روش را می دانیم ، محاسن آنها را نیز می دانیم و هیچ راهی برای کاستی نباید وجود داشته باشد . دادن موضوعات درس با زندگی روزمره و تجارب گذشته بخش مهمی از تحریک حسن کنجکاوی و سوق دادن علایق و ایجاد تجربیات غنی و ناب است . فعالیتهای مکمل و فوق برنامه و تشویق به یادگیری اکتشافی و روشهای تدریس نمایشی و ایفای نقش ، الگوهای حل مسأله باعث می شود . دانش آموزان محور فعالیتهای آموزش قرار گرفته و برای یادگیری رغبت ، انگیزه و کنجکاوی لازم را پیدا کنند . آموزش و پرورش هزاره سوم متفاوت از آموزش و پرورش دوران گذشته است . تغییرات شگرف علوم رفتاری و کشف افقهای جدید نظریات فراشناختی .

 تقویت اعتماد به نفس در دانش آموز از اهم اولویتها آموزش و پرورش می باشد . نمی توان به دانش آموزان بدون دادن قوت قلب و هدفهای در سطح متوسط و تقویت حس موفقیت در آنها انتظار داشت به هدفهای بزرگ و والا نایل آیند . باید هدفها در سطح پیچیدگی متوسط و با ارتباط با مسایل روزمره زندگی و با توجه به علایق کودکی در دبستان با قصه ، داستان نمایش شعرهای کودکانه ( ادبیات کودک ) و دوران راهنمایی با توجه به روان شناسی بلوغ و رشد شناختی علایق آنها, را هدایت کرد و آنان را افرادی کنجکاو و پژوهشگر بار آورد . 
عدم توجه به (( خودپنداره )) یکی از ضعفهای امروز تعلیم و تربیت است . دانش آموزی که تاکنون طعم موفقیت و صلاحیت خود را نچشید و باور ندارند نمی توانند اعتماد به نفس لازم برای پیشرفت و تغییر را کسب کنند . باید برای آنها شرایطی را مهیا کنیم تا باور کنند که (( می توانند )) و برنامه ریزی آموزش هم یعنی فراهم آوردن فرصتهای آموزشی برای یادگیری نه انتقال دادن مطلب و یا ایجاد یادگیری طوطی وار با تکرار و تمرین . آنچه مهم است یادگیری برای یادگیری است ، یعنی یادگرفتن راه چگونه و این راه مهمترین انگیزه? کسب دانش ــ تحقیق و پژوهش می دانم . و انگیزه دیگری که در پی آن کتابهای جدید التألیف بخوانیم و بنویسیم در دوره ابتدایی تفسیر کرد ، یادگیری برای باهم زیستن است ، یادگیری مشارکتی و یادگیری با هم در قالب (1) ـ طرح تدریس اعضای تیم (2)ـ طرح کارآیی اعضای تیم (3) ـ طرح قضاوت عملکرد . 
فعالیتهای گروهی داخل کلاس و خارج کلاس و تغییر طرز نشستن در کلاسها ( نشستن به صورت گروه 3 و4 نفره ) یادگیری را بسیار جذاب تر و شیرین تر می کند ، چون از استعدادهای خود و دیگران بهره می گیرند و خود را در گروه شکوفا می کنند و نیز می آموزند برای زندگی آینده نیازمند به کمک و یاری به هم دیگر هستند . 
((انگیزش)) : در فرصتهای یادگیری بعد از عوامل محیطی و وراثت مهمترین دلیل تفاوت در عملکرد یادگیری به عامل انگیزش ( حالتی کلی ) و انگیزه ( نیروی اختصاصی ) مربوط می شود . انگیزش به این خاطر جزء مباحث مدیریت ، روانشناسی تربیتی ـ روانشناسی اجتماعی و … آورده شده که قابلیت دارد تا با فراهم کردن عوامل انگیزشی میزان یادگیری افزایش یابد در صورتی که عوامل وراثت را نمی توان افزایش داد یا شرایط محیط تا حدودی امکان بهبودی دارد و بیشتر از آن مقدور و ممکن نمی باشد . ولی با افزایش انگیزش می توان سطوح نیازهای مزلورا پشت سر گذاشت و به خود شکوفایی رسید .
نظریه مزلو که از بنیادی ترین نظریات انگیزش است اشاره می کند به نیازهای که طبق هرم از پایین به بالا از نیازهای فیزیولوژیکی ــ احساس امنیت ــ تعلق خاطر ــ محبت ــ احترام به نفس و خودشکوفایی است و می گوید این جدول سلسله مراتب الگویی نوعی است و در اکثر انسانها عمومیت دارد . بعنوان مثال دانش آموزانی که به دلیل اقتصادی یا فرهنگی از گرسنگی و سوء تغذیه رنج می برند در فعالیتهای کلاسی و عملکردهای یادگیری به طور محسوسی دارای عملکرد پایین تر هستند یا تحقیقات نشان می دهد که کودکانی که در خانواده با پدر مشکل دارند با معلم خود مشکل پیدا می کنند.
ضرورت توجه به انگیزش از آنجا ناشی می شود که رابطه ای وثیق با اداره و تفکر مستقل داشته و از سوی دیگر با ذات ، منش و شخصیت افراد مربوط بوده و مسأله ای انتزاعی می باشد . 
تا آن حد که در مباحث روان شناسی (( انگیزش و هیجان )) را با هم می آورد ، چون براستی معلوم نیست چه عوامل ناخودگاهی یک رفتار را بوجود می آورند. برای اندازه گیری انگیزش از آزمونهای اندریافت ( T AT   ) استفاده می کنند و نگرش های مثبت و منفی از پدیده را مورد بررسی قرار می دهند هرچند نگرش به اندازه انگیزش دارای شرایط لازم برای انجام فعالیت نمی باشد ولی سهم عمده ای از انگیزش را در بر می گیرد . که لزوم توجه به حیطه عاطفی را باید معلمان مورد توجه قرار دهند تا بتوانند با ایجاد باورها و نگرش مثبت عاطفه مربوط به درس عاطفه مربوط به آموزشگاه و عاطفه مربوط به تحصیل و پیشرفت را در یادگیرندگان تقویت کنند . طبق نظریه مزلو معمولاً باید مراحل پایین ارضاء شوند ، اما در تعلیم و تربیت اسلامی و در اصل فعالیتهای معطوف به اراده انسان می تواند با اراده و زیر پا گذاشتن هوای نفسانی و تأکید بر عزم راسخ و پشتکار و تلاش بی وقفه برناملایمات و شرایط نامساعد غلبه کند ، که در افراد دارای نیروی ارده قوی و شخصیتهای ( کرازماتیک : ) جاذبه شخصیت ـ ( اقتدای فرمند در مبحث مدیریت و رهبری ) بارها دیده شده مانند مهاتما گاندی رهبرفقید هند سالها در زندان و رنج بسر برد و …… 
از آنجا که انگیزش از مجموعه باورها و نگرشهای خانواده و جامعه نیست به تحصیل و پیشرفت در علم بوجود می آید و مهمترین عامل انگیزش می باشد ، لذا پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در خانواده های دارای فرهنگ غنی و دارای نگرشهای مثبت همانطور که تحقیقات هم نشان داده بیشتر خواهد بود . بعد از تمام این مسایل که انگیزش را ناشی از نیازهای اساسی فرد ـ نیازهای اجتماعی ـ شرایط محیط و فرهنگ روابط عاطفی ـ مناسبات اجتماعی می داند ، برای افزایش انگیزش معلمان و دانش آموز چه راهکارهای وجود دارد . یکی از مسایلی که تاکنون مورد غفلت قرار گرفته رابط بین انگیزش معلم و انگیزش دانش آموزان است . معلم با انگیزه دانش آموز را با انگیزه می کند و دانش آموزان با انگیزه می توانند انگیزه معلم را افزایش دهند . عوامل مشترک در انگیزه معلم و دانش آموز مانند تنوع روشهای تدریس و مانند روشهای ایفای نقش بحث و گفتگو ــ روش اکتشافی ــ مطالعه با یکدیگر ــ یادگیری باهم و سایر فعالیتهای مکمل و فوق برنامه باعث ظهور و بروز خلاقیتها و علاقه بیشتر معلمین به مهارتهای حرفه ای شده و از سوی دیگر محیط یادگیری را از حالت خسته و بی روح اجباری خارج می کند و راههای متعددی برای یادگیری گشوده می شود . 
به این ترتیب دانش آموز محور فعالیتهای یادگیری قرار گرفته و یادگیری از حالت ایستا به حالت فعال و پویا تبدیل می شود و نقش معلم به فراهم آوردنده فرصت آموزشی ارتقاء می یابد . و یادگیری برای یادگیری ــ یادگیری برای زیستن ــ یادگیری برای باهم زیستن تحقق می یابد 

ارسال شده در توسط محمد فایق مجیدی دهگلان

آیا واقعاً با این دنیای که دیگر در آن :

پتروس ، فرار میکند!
کبری ، تصمیـم نمی گیرد!
دهقان ، فداکاری نمی کند!
پسر ِشجـاع ، ترسو شده است!
لوک ، بــدشانسی می آورد!
پلنگ ِصورتی ، زرد شده است!
میتـی کومان ، استعفـا داده است!
پروفسور بــالتازار ، جعلی مدرک گرفته است!
ای کیــو ســان ، مـُـدل ِمو عوض می کند!
دو قلـــوها ، دست هــم را نمـــی گیــرند!
رابین هـود ، بــا دزد ها رفیق شده است!
پینوکیـو ، به فکر ِ جرّاحی بینی است!
یـوگی ، دوستـانش را مـی فروشـد!
پـت و مـت ، پُست وزارت گرفته اند!
دخترک ِکبریت فروش ، رفته دوبی !
شنگول و منگول ، گرگ شدن!
آرش کمانگیر ، معتاد شده!
شیرین ، خسرو و  فرهاد رو پیچونده و با دوست پسرش رفته اسکی!
رستم و اسفندیار اسباشونو فروختن و با موتور میرن کیف قاپی!
.

. .
ولی ...

ولی چوپـان ِ دروغگو ، هنوز دروغ می گوید !

می توان در افتاد و نیوفتاد !!!!؟؟؟؟؟


ارسال شده در توسط محمد فایق مجیدی دهگلان
ارسال شده در توسط محمد فایق مجیدی دهگلان

 

یکی از عوامل اساسی انحرافات روان و شخصیت انسان، «عقده ی حقارت» است که درعین حال، یکی از رایج ترین عارضه های روانی مردم زمان ماست که شناخت آن می تواند در توجیه بسیاری از انگیزه های رفتاری افراد و پیوند آنان با مسائل و مشکلات جامعه، کمک مؤثری باشد.



ادامه مطلب را بخوانید 

ارسال شده در توسط محمد فایق مجیدی دهگلان

 

افراد تند خو و بی تفاوت

لحظه ای را تصور کنید که در هواپیمایی نشسته ید و در حال پرواز به یکی از کشورها هستید. پرواز خوبی بوده است ولی در هنکامی که نزدیک به مقصد هستید صدای خلبان را می شنوید که می گوید ((خانم ها و آقایان، به یک جبهه هوای متلاطم نزدیک می شویم، لطفا به صندلی های خود برگردید و کمربندهایتان را ببندید)). و سپس هواپیما با آن جبهه هوا که شدیدتر از حد انتظار شما بوده است برخورد می کند. هواپیما درست مانند توپی که بر روی امواج حرکت می کند، بالا و پایین و این سو آن سو می رود.

سوال این است که شما چه می کنید؟ .......

  آیا از آن نوع افرادی هستید که سرتان را روی کتاب یا مجله خودتان فرو می کنید یا به تماشای فیلم سینمایی ادامه می دهید و وضعیت اضطراری را نادیده می گیرید؟ یا احتمالا کارت وضعیت اضطراری را بر می دارید و تذکرات روی آن را مرور می کنید، یا به مهمانداران هواپیما می نگرید تا ببینید آیا اثری از ترس در چهره آنان مشاهده می شود ی نه، و یا سعی می کنید به صدای موتور هواپیما گوش فرا دهید تا ببینید آیا چیز نگران کننده ای پیش آمده است یا خیر؟

اینکه کدامیک از واکنش ها به نظر ما طبیعی تر به نظر می رسد، نشانه ای از وضعیت توجه مطلوب ما در شرایط اضطراری است. سناریوی هواپیما به خودی خود موضوع یک آزمون روان شناختی است که توسط سوزان میلر روان شناس دانشگاه تمپل تدوین شده است تا آنکه تعیین کند که آیا مردم مایلند هوشیار باشند، به دقت به جزئیات یک وضعیت ناگوار توجه کنند، یا برعکس سعی می کنند با منحرف کردن حواس خود از موقعیت، با این لحظات اضطراب آور کنار بیایند. این دو نوع عطف توجه در مقابل حالت اضطراری، از این نظر که افراد چگونه با واکنش های هیجانی خود روبه رو می شوند، پیامدهای کاملا متفاوتی دارد. افرادی که در شرایط اضطراری ، توجه خود را بر جزئیات وقایع معطوف می کنند ندانسته شدت واکنش های خود را بر جسته می کنند_بخصوص اگر توجه افراطی آنا، به دور از بی طرفی حس خودآگاهی شان انجام گیرد. نتیجه آن است که هیجان های آنان شدیدتر به نظر می رسد. کسانی که حواس خود را منحرف می کنند، به واکنش های خویش کمتر توجه می کنند و به این ترتیب، حتی اگر شدت آن پاسخ را کمتر نکرده باشند، پاسخ هیجانی کمتری را احساس می کنند.

می توان چنین گفت که از یک سو، آگاهی هیجانی بعضی افراد را سخت تحت فشار قرار می دهد، در حالیکه از سوی دیگر، به زحمت می توان گفت که در وجود برخی افراد وجود دارد. دانشجویی را در نظر بگیرید که یک روز بعدازظهر با مشاهده آتش سوزی در خوابگاه دانشگاه به دنبال دستگاه خاموش کننده آتش رفت، آن را آورد و آتش را خاموش کرد. در این عملاو، هیچ چیز غیر عادی وجود ندارد-به جز اینکه او در مسیر آوردن دستگاه و همچنین در راه بازگشت، به جای آنکه بدود، آرام راه می رفت. اما به چه دلیل؟ زیرا فکر نمی کرد حالتی اضطراری پیش آمده است.

این داستان را ادوارد داینر روان شناس دانشگاه ایلینوی در اوربانا که شدت بروز هیجان ها را در افراد مختلف بررسی می کرد.تعریف کرد. این دانشجو در مجموعه مطالعات موردی بر حالات افرادی که داینر آنها را بررسی می کرد کسی بود که با احساساتی اندک یا بدون هیچ احساسی با زندگی برخورد می کرد و حتی در مقابل شرایط اضطراری همچون آتش سوزی بسیار خونسرد باقی می ماند.

در مقابل، زنی را در نظر بگیرید که در پیوستاری که داینر تشکیل می دهد، در انتهای دیگر قرار گرفته بود. وقتی قلم مورد علاقه خود را کرد برای چند روز دچار حواس پرتی شد. زمانی دیگر، وقتی اطلاعیه ای درباره حراج بزرگ کفش های زنانه در یک فروشگاه گران قیمت دید، قدری هیجان زده شد که کار خود را ترک کرد، بسرعت سوار ماشین خود شد و تا سه ساعت تا شیکاگو رانندگی کرد تا به آن فروشگاه برسد.

داینر دریافت، که زنان در مجموع، هیجان های مثبت و منفی را شدیدتر از مردان حس می کنند، و حتی اگر تفاوتهای جنسیتی را کنار بگذاریم، زندگی عاطفی برای کسانی که به هیجانها بیشتر توجه می کنند غنی تر است. این حساسیت عاطفی شدید به آن معناست که در این قبیل افراد، تحریکی حداقل، طوفان های شدید عاطفی برپا می کند، خواه از نوع بهشتی و خواه از نوع جهنمی آن، در حالیکه به افرادی که در انتهای دیگر قرار گرفته اند، حتی در ترسناک ترین موقعیت ها به ندرت احساسی دست می دهد.

نویسنده: خلیل حسین پناهی

منبع: هوش هیجانی، گلمن، دانیل. ترجمه پارسا، نسرین. انتشارات رشد.1383


ارسال شده در توسط محمد فایق مجیدی دهگلان

در شرایط معمول، بزرگسالان این توانایی را در خویش بوجود آورده اند که می توانند به گونه ای درونی و خاموش، از طریق گفتار درونی، دستورات کلامی را به خود بدهند. اما مطالعه گفتار درونی بسیار مشکل است. ویگوتسکی تحقیقاتی در مورد نویسندگان و شاعران انجام داد و شواهدی نیز به دست آورد، اما اواساسا به مطالعه گفتار خود محورانه در کودکان پرداخت. یعنی، او اعتقاد داشت تغییراتی را که ما در گفتار خودمحورانه، درست قبل از اینکه به صورت نهفته درآید می بینیم، پیش بینی کننده گفتار درونی است.

به نظر می رسد گفتار درونی در مقایسه با گفتار اجتماعی، خلاصه تر است. بویژه اینکه در گفتار درونی، نهاد روان شناختی جمله حذف می شود. در حالیکه گزاره روان شناختی باقی می ماند. در این گفتار آنچه که از قبل می دانستیم حذف می شود و بر موارد جدیدی تمرکز می شود. گاهی اوقات می توانیم در موقعیت های اجتماعی، چنین پدیده ای را ملاحظه کنیم. ویگوتسکی از ما می خواهد تا تصور کنیم که چند نفر منتظر یک اتوبوس هستند. هنگامی که اتوبوس نزدیک می شود، هیچ کس نمی گوید اتوبوسی که منتظرش بودیم آمد، بلکه جمله احتمالا به این صورت خلاصه می شود ((آمد)) یا کلماتی شبیه آن. زیرا نهاد (فاعل) از موقعیت حذف می شود. به همین صورت هنگامی که به آهستگی با خودمان صحبت می کنیم فاعل در ذهنمان است را از قبل می شناسیم. بنابراین برای مختصر سازی کلماتمان را تنها به موارد جدید محدود می کنیم.

دیگر ویژگی گفتار درونی، چیرگی حس یر معنا است. حس یک کلمه، احساسی است که آن کلمه در ما برمی انگیزد و این احساس تا حد زیادی، به متنی که کلمه در آن قرار گرفته است، بستگی دارد. برای مثال، کلمه شیر ممکن است احساساتی از ترس تا دلسوزی لطیف در ما بوجود آورد که به داستانی بستگی دارد که کلمه در آن ظاهر شده است. معنای یک کلمه بر خلاف احساس آن به معنای دقیق آن اطلاق می شود. مانند آنچه که در فرهنگ لغات دیده می شود. معنای کلمه، در تمامی متن ها ثابت است و این موضوع، هنگامی که می خواهیم در دنیای واقعی با دیگران رابطه ای شفاف برقرار کنیم، بسیار اهمیت دارد. اما در تجربه درونی، همگامی که از کلمات برای فکر کردن در باره چیزی استفاده می کنیم، تا حد زیادی تحت تاثیر حس کلمات قرار می گیریم.

ویگوتسکی معتقد بود که برای فهم کامل تر گفتار درونی، نیازمند آن هستیمکه نقش آن را در فرایندی میکروژنتیک بررسی کنیم. (میکروژن یک فرایند رشد نسبتا کوتاه است که هر گاه ادراک یا اندیشه ای در ما شکل می گیرد، روی می دهد). شکل گیری جملات کلامی نیز به صورت میکروژنتیک انجام می گیرد و گفتار درونی، این فرایند را به نقطه حساسی وارد می کند.

عمل ساخت یک جمله کلامی با یک انگیزه-یک علاقه،یک نیاز، یا یک مشکل- آغاز می شود. در پی این جریان، تحریک مختصر فکر پیش می آید و در این هنگام است که گفتار درونی وارد عمل می شود. ما از گفتار درونی استفاده می کنیم تا افکارمان را تنظیم و آشکار سازیم. این فرایند، سیال و پویاست. در همان زمان سعی می کنیم جمله روشنی را بیان کنیم. هم افکارمان و هم کلماتمان، بدون اینکه مفهوم درونی فکر اولیه مان از دست برود، دستخوش چند تغییر شکل می گردند.

خلیل حسین پناهی

منبع:نظریه های رشد،ویلیام کرین. ترجمه، خوی نزاد، غلام رضا و رجایی ، علیرضا.انتشارات رشد.1388



 

نوع مطلب : روانشناسی، اختلالات یادگیری، زبان، 

ارسال شده در توسط محمد فایق مجیدی دهگلان
ارسال شده در توسط محمد فایق مجیدی دهگلان
   1   2   3   4   5   >>   >